بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
باز هم بعد مدتی برگشتیم.
امیدواریم که انشاالله از این به بعد بتونیم بیشتر در عرصه جنگ نرم خدمت کنیم.
در ضمن انتشار مطالب این سایت بدونه ذکر منبع جایز نیست و حرام است.
دوستان اگر مایل به تبادل لینک و لوگو بودند اطلاع دهند.
یاعلی
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
چنین حکایت کرده اند راویان شیرین سخن و طوطیان شکرشکن که روزی منتقدی که از مذاکرات شیخ حسن همی لرزندی و از کردار شیخ به تنگ آمدندی, خواستندی انتقادی کنندی و ازین رو به حافظ تفألی زنندی و حافظ در تفألش چنین بدو گفتندی که :
این اولین پست من در بخش ضد شیطان پرستی هست و در نظر دارم تا این بخش را تا اونجا که در توان دارم گسترش بدم تا مردم عزیز کشورم با نشانه های شیطان پرستی اشنا شوند و تا حدودی باعث شوم اگر ناخواسته چیزی از این نشانه ها در خانه ی خود دارند از خانه ی خود خارج کنند تا انرژی های منفی این علائم گریبان گیرشان نشود
پست های این بخش بصورت دنباله دار است و حالت سریالی دارد و تمامی مطالبی که قرار میگیرد حاصل زحمات چندین فرد از جمله خود بنده است پس لطفا بدون ذکر منبع مطالب این بخش را نشر ندهید.
باتشکر
حالا بریم سراغ اولین مطلب
درشب های قدر من و بعضی از دوستانم برای احیا به مسجدی رفته بودیم که متوجه علائم شیطانی در آن مسجد شدیم و از همه بدتر این بود که این علائم در محراب آن مسجد بود و من تعدادی عکس از این علائم گرفتم و برای شما به نمایش میگذارم
و زمانی که تغییر رنگ پیدا میکند مقداری روی عکس زوم میکنیم متوجه میشویم که:
آقای هاشمی رفسنجانی که این روزها به حاجی خاطره از وی یاد می شود هرچند وقت یکبار یاد یکی از خاطراتشان از امام راحل بنا شرایط و مصلحت و منفعت خودشان گل می کند و آن را برای مردمانی که به خیال آقای هاشمی حافظه خود را از دست داده اند بازگو می کنند.
خاطراتی که بیشتر جنبه جلب توجه و گاهی دروغ و یا همراه با فرافکنیست و زمانی به یاد حاج آقا می آید که کشور در دوره حساس بوده و یا حواشی خاصی اطراف او و یا خانواده اش به وقوع می پیوند. این بار با شروع دادگاه آقازاده گویا آقای هاشمی بعضی از خاطراتی که به نفعشان نیست را زود از یاد برده اند و بجای آن دست به تهدید نظام برای افشای اسرار می زنند.
بد نیست خاطره ای از امام (ره) را صرفاً جهت اطلاع آقای هاشمی رفسنجانی بازگو کنیم شاید ایشان چیزهایی یادشان آمد.
در سال ۵۹ آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود در زمانی که اختلافات بنی بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود آقای سید حسین خمینی میرود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی میکند. مردم به او حمله میآورند و میخواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلحبوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمری اش میبرد، بچههای کمیته جلوی او را میگیرند میبرندش در یک اتاق دیگر. از همانجا مسئولین کمیته تماس میگیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده میشود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم؟ امام به مرحوم آیت الله اشراقی میفرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
پ,ن : پس جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، طبق این خاطره از امام راحل (ره) برخورد با خائنین به کشور هرکسی که باشد می بایست با شدیدترین شکل ممکن صورت بپذیرد نه اینکه به بهانه رسیدگی به پرونده آقازاده به نوعی نظام را تهدید به افشای اسرار کنید.
اين وبلاگ تحت حمايت هيچ ارگان و نهادي نمي باشد و در جهت مقابله با تهاجم فرهنگي توسط افسران جوان جنگ نرم در استان مرکزی طراحي شده است
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه هرگونه کپی برداری بدون ذكر منبع ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد و شرعا حرام می باشد .
معبر سایبری ساوه از جمعی وبلاگ های ارزشی استان مرکزی